۱۹ فروردین ۱۳۹۱

كفش پاشنه بلند حال بهم زن

بيزقولك: مامان خانوم ببين دو سه تا از بچه هاي كلاس ما از اين كفش پاشنه بلندهاي بند دار پوشيده بودن امروز.
هفت هشت تا از كلاس دومي ها هم كفش پاشنه بلند خريدن، تازه بچه هاي كلاس اول و آمادگي ها هم همشون در حد حال بهم خوردن كفش پاشنه بلند داشتن.
تو مدرسه فقط من هستم كه كفش پاشنه بلند ندارم!
بهت گفته باشم  مامان من هم مي خوام كفش پاشنه بلند داشته باشم.
من دلم براي كفش پاشنه بلند آب شده اما تو همش مي گي، حالا زوده ، حالا زوده !

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سارا
راستش مطالب وبلاگ شما را قبلا چند بار خوانده بودم
ولی نمیدانستم یک خانم نویسنده هست
برام خیلی جالب بود
البته نه اینکه وبلاگ نویس زن ندیده باشم
نه نه منظور اینکه تا قبل از این توی ذهنم یک مرد را نویسنده وبلاگ فرض میکردم
ولی با اون جوجه کباب متوجه شدم
حالا فضولی نباشه
ولی واقعا برای دختر خانمی هم سن دختر نازنین شما باور بفرمایید خیلی زوده کفش پاشنه بلند بپوشه
واقعاکفش پاشنهبلند حال بهم زنه

نگار گفت...

منم بچه بودم عاشق این کفشا بودم بهش می گفتم کفش تق تقی... مامانم هم مخالف سرسخت بود تا این که بلاخره یه روز کفش تق تقی دار شدم: سفید بود با خال های قرمز... ورنی... آخر خز!!!!

نوروزی دیگر

پول خوشبختی نمی می آورد

 غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه  خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...