۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹

نیمه ی پر و نیمه ی خالی

من نمی فهمم اگه بیز بیز رو من به دنیا آوردم پس بیزقولک رو کی به دنیا آورده و برعکسش .
چرا این دو تا بچه با هم فرق دارن این همه .
یکی  ( بیزبیز ) وقتی می خواد باباش رو به دوستهاش نشون بده می گه :اون آقاهه که وسط سرش کچله بابای منه .
یکی ( بیزقولک ) وقتی می خواد باباش رو به دوستهاش نشون بده می گه : اون آقاهه که دور و بر سرش مو داره بابای منه .
آیا می تونیم بگیم یکی واقعیت های بزرگ  تلخ رو همونجوری که هست قبول داره  و دل خودش رو به واقعیت های کوچیک شیرین که اثر خودش رو از دست داده خوش نمی کنه ؟
 ولی اون یکی  واقعیت های  کوچیک شیرین رو  می بینه  و به همون ها دل خوشه  و واقعیت های بزرگ تلخ رو ناديده مي گيره ؟

۱ نظر:

میم سین گفت...

با اجازه لینک دادم

نوروزی دیگر

پول خوشبختی نمی می آورد

 غمگین نباشید و تلاش کنید به ادامه زندگی به خوشبین ترین حالت ممکن. زیرا برای غصه  خوردن در هر موقعیتی که فکرش را کنید سوژه مناسب پیدا می شود...