وضع اینترنت کارتی آنقدر مضحک و سرعتش آنقدر پایین بود که مثل فیش حقوقم خجالت می کشیدم به کسی بگویم من با اینترنت سرعت 40 وب گردی می کنم . بالاخره اقای خانه به سرش زد برای آنکه کمتر تلفن اشغال باشد و به قول خودش من پرسرعت بروم توی اینترنت و پرسرعت برگردم بیایم بیرون ما را مشترک اینترنت پرسرعت کند . خلاصه رفت سفارش چنان سرعتی را داد که من شاکی شدم . گفتم مرد حسابی مگر قرار است سریال لاست را دانلود کنیم که چنین سرعتی را سفارش داده ای .
در واقع برای آنکه سرعت بالای 500 مرا ذوق مرگ نکند و من بلد باشم برای روزهای سخت چطور جور اینترنت را بکشم خودم رفتم گفتم 128 تا 250 را برایمان نصب کنند .
پدر خدابیامرزم همیشه به ما می گفت به کم قانع باشید و خودتان را برای روزهای سخت تر آماده نگه دارید .
۱ نظر:
به به مبارکه!!
ميگم پس ما چه بيجنبه هايي هستيم که اين اينترنت فيبر نوري داشکده رو به روي خودمون نمياريم! :دي
ارسال یک نظر